دانش آموز سعی در یادگیری درس های من در جدول نشسته اما دوست پسر او را بی سر و صدا او مخفیانه پشت من و با صدای بلند فریاد زد: برای ترساندن او و زمانی که او درس پرواز را از سر او و آن مرد به سرعت شروع به ساخت کردن با او. به آرامی پرسید: برای نشان دادن سینه ها و او موافقت کرد اما تنها بر روی صفحه نمایش. اما به محض این که چشم خود را دیدم او جوان بیرون زده مرد, نوک پستان شد چاشنی پرست و مشتاقانه شروع به آنها را بوسه. اعتراض نمی شد و پذیرفته شد و دختر خود را به عقب, و ربودن لباس او شروع به مطالعه انگشتان دست,, که تا به حال هرگز مجاز است. نشسته در کنار میز قرار داده و از پا در بالا و دهان باز. قرار دادن سرطان در صندلی اول فاک بیدمشک او سپس به آرامی معرفی و مرطوب سر خود را. راضی است که من قادر به قرار دادن نقطه ای او را در شمار مختلف به پایان رسید و در پوبیس.

748 نمایش ها