510 نمایش ها
یک دانشجوی جوان تصمیم می گیرد به صرف تعطیلات تابستانی خود را در روستا به هوای تازه تنفس و غذا خوردن وجود دارد مفید ویتامین مواد غذایی است. ماندن با پسر, پسر می رود شنا در رودخانه و به طور ناگهانی به عنوان روزجهانی آب غرق دو محلی, لزبین. بنابراین او ایستاده بود به تماشای آنها را از دهان, در ساحل و یک بند به پایان رسید و سوزاندن با شرم به خانه بازگشت. اما دستگاه خودپرداز آن بود منتظر با تعجب غیر منتظره. دایی بود, فضای, گربه خود را و شروع به حرکات تند و سریع خاموش, دانشجو تصمیم به حمل آب به خانه. اما در نزدیکی خوبی در انتظار یک شگفتی است. دو سگ تلاش برای از راه بدر کردن او را در سمت راست هست. آن مرد به زودی متوجه می شود که در این روستا نمی توانید بدون زندگی می کنند و تصمیم به گیاه چله همسایه.
