1298 نمایش ها
یک پیاده روی در جنگل در گذشت نیست فقط می خواهم که دختر را برداشت و یک بطری آب و نوشیدن آن را تمام کردن. او فکر می کرد که من قادر خواهد بود به آن را به توالت به خانه بروم اما مثانه شروع به فشار و او تصمیم گرفت به یک نشت در حالی که هیچ کس در اطراف است. صعود بر روی یک دال بتنی بنابراین به عنوان نه به ریز ریز کردن چمن خود را کلاه را من خاموش, لباس زیر, نشستم استراحت دست خود را از پشت سر و از حالت سکون شروع به مسئله از برف پاک کن به فشار قوی از مایع داغ. برای سرعت بخشیدن به روند. اغراق تمام عضلات و فشار قابل توجهی افزایش یافته است. زمانی که من نوشتن پایان قرار داده و به عنوان اگر چیزی اتفاق افتاده بود رفت و برای یک پیاده روی بیشتر.
