234 نمایش ها
بیداری زیبایی جوان نمی خواست اما او می دانست که او نیاز به عجله به کار و جرات به چشمان خود را ببندید و برای یک دقیقه به طوری که به خواب. در زمان خاموش لباس شب و شروع به نوازش او seacsea بدن و قفسه سینه و به تدریج به لبه تخت و نشستم تلاش برای جمع آوری افکار خود را آنچه که او نیاز به انجام بعدی. راه اندازی چوب خود را بین پاهای خود را و بلافاصله متوجه شدم که او از اولین ادرار صبح قطره. برای اجرا به توالت هیچ حس در هر صورت او را هم ندارد. بنابراین یک تصمیم سریع به توالت بر روی زمین در نزدیکی فرش. نشستم و بلافاصله شروع به قرعه کشی تحت یک گودال که جریان پشت سر او.
