416 نمایش ها
بودن در یک ناآشنا بخشی از شهر, دختر, متاسفانه هنوز هم تا به حال به ادرار است. او شروع به نگاه برای یک پیاده روی پایین خیابان. اما به زودی او متوجه شد که من فقط اتلاف وقت با ارزش خود را. متوقف شده و عبور پاهای او را در میان خود سعی در به تاخیر انداختن لحظه ای که به مهار خود را غیر ممکن خواهد بود و در رفت. اما پس از چند متری او متوجه شد که او گون آمده توسط خود را. شیطان او را سوراخ فقط آغاز شده و یک دقیقه بعد او ایستاده بود در گودال بزرگ با شلوار سفید. دیدم گاراژ و به سرعت رفت و برای آنها که در آن با لذت بزرگ لباس پوشیدن و در خشک و شلوار که او تا به حال با او.
