11130 نمایش ها
دانستن است که آن را در اواخر و زمان به خواب رفتن بانوی زیبا هستند قادر به مقابله با آسان هیجان انگیز تنش در شکم و تصمیم به جا به خودم. دراز روی تخت دور و پشت کردم تا به پا کشیده پیراهن من و بازتاب خود را در آینه هیجان زده بود توسط خود عریانی و بزرگ دباغی,. دوباره رفت روی تخت پاهای من می خواستم به اسلاید گسترده و از دست دادن انگشتان دست بر روی مهره و مروارید به کسانی که من را لمس کنید. با یک لبخند او تصمیم گرفت به من, شلوار, شلوار, پیراهن تحت پوشش خود را تراشیده و سپس پرتاب آنها را به سمت و licked انگشتان خود را به آرامی خود را کاهش داده روی, لب, امید به حرکت تند و سریع خاموش و تقدیر است.
